۳۰ شهریور ۱۳۸۷

مانیفستک!

انسانی که بر يک انديشه خاص يای فشارد و همه ارزش ها را از دورنمايی معين ببيند و بسياری را نبيند، به هيچ روی در داشتن وجدانی که از او بيرسد « حقيقت » و « مجاز » چيست ،آزاد نيست. به بيان ديگر، انسان بی آزادی از انديشه ، واجد آزادی انديشه نمی شود.
آزادی از انديشه های گوناگون نيز تنها راه رسيدن به انديشه ای آزاد است.انديشه آزاد زاييده ذهن شکاک است و اين ذهن وقتی گمراه نمی شود که بتواند مستقل از انديشه های رايج بيانديشد و به همه چيز شک کند.ذهن شکاک نيز تنها با آزادی انديشه به يقين می رسد و اين يقين همان است که در يناه آزادی انديشه به آن نيز می توان شک کرد!

۳ نظر:

H a m i d ... M i d a f گفت...

چه زیبا گفتی سام عزیز.
با اجازه در بلاگ نیوز لینک شد.

ناشناس گفت...

سام عزیز
به نظر من ما باید بتوانیم به محدودیت تاریخی اندیشه مان وقوف پیدا کنیم و انعظاف لازم را برای تحول داشته باشیم.این امکان که ما بتوانیم در یک آن ،از تمام چشم اندازها و پنجره ها به امور بنگریم به نظر من ممکن نیست.ما حدودمندیم،تنها کاری که می تونیم بکنیم درک این حدودمندی و عدم عصبیت است.
نی لبک

سام الدين ضيائی گفت...

سیاسگزار دوستان نازنین